دانش و فرهنگ

دانش و فناوری

پروژه «جنوگرافی-۲»: نياکان شما چه کسانی هستند و از کجا آمده اند؟

اندازه متن
هفت سال است که پروژه ای تحت عنوان «جنوگرافی» با پشتيبانی موسسه «نشنال جئوگرافی» کار گردآوری و بررسی اطلاعات ميراث ژنتيک مردمان مختلف را از طريق خوانش داده های ثبت شده در «دی ان ای» آنها در دست اجرا دارد.

اين داده ها در دو رشته اصلی ژنتيک پُشت مادری شخص (يعنی مادرِ مادرِ مادرِ مادر... الی آخر.) يا پُشت پدری وی ( يعنی پدرِ پدرِ پدرِ پدر... الی آخر) دنبال می شوند.

دانشمندان در اين پروژه رگ و ريشه شخص مورد بررسی را تا زمان کوچ نخستين انسان های مدرن از قاره آفريقا به ديگر نقاط جهان، حدود ۶۰ هزار سال قبل، رديابی می کنند.

به گزارش مجله نشنال جئوگرافيک، موسسه نشنال جئوگرافيک آغاز فاز دوم پروژه جنوگرافی را اعلام کرده است. فاز دوم جنوگرافی که با عنوان اختصاری «جنو 2‪.‬0» معرفی شده، پاسخ دو سوال اساسی را در دستور کار قرار داده است:

بررسی پُشت «مادرِ پدرِ مادرِ مادرِ» شما (و الی آخر) چه داده هايی ژنتيکی را نشان خواهد داد؟

و دوم اينکه: تکليف انسان های غير مدرنی که با انسان های مدرن درآميختند چه می شود؟ آنهايی که در طول حرکت انسان مدرن از قاره آفريقا در اروپا و آسيا بر سر راه وی قرار گرفتند و در نهايت انسان های امروزی را پديد آوردند.

اسپنسر ولز، مدير پروژه «جنو 2‪.‬0»، در موسسه نشنال جئوگرافيک توضيح می دهد که در فاز نخست اين پروژه، محققان نمونه ۱۲ شاخص قابل شناسايی کروموزوم های ايگرگ را به منظور رديابی پُشت مذکر هر فرد مورد بررسی قرار می دهند و به همين ترتيب، برای رديابی پُشت مونث وی حدود ۱۵۰ شاخص دی ان ای ميتوکوندريايی را نيز واکاوی می کنند.

پژوهشگر ارشد نشنال جئوگرافيک در ادامه توضيحات خود تصريح می کند که در پروژه «جنو 2‪.‬0» ، بر روی نمونه تمامی کروموزوم های ديگر آدمی که تا کنون مورد بررسی دقيق قرار نگرفته اند مطالعه دقيق انجام خواهد شد.
وی می افزايد: «با انجام اين آزمايش، داستان های فراموش شده گذشته های دور خود را ورای روزگار اجدادمان درک خواهيم کرد.»

نمونه ای آزمایش های تبارشناسی در قزاقستان
​​اما علاوه بر آنچه مدير پروژه «جنو 2‪.‬0» از آن به عنوان دستاورد بزرگ ياد می کند، هيجان انگيز ترين جنبه فاز جديد پروژه برای بسياری از مردم تعيين ميزان وجود رگ و ريشه انسان های غيرمدرن و اوليه در شجره نامه خانوادگی شان خواهد بود.

واکاوی دی ان ای بقايای بر جای مانده از انسان های نئاندرتال و دنيسووان اين امکان را برای دانشمندان فراهم آورده که شاخص های دقيق ژنتيک انسان های اوليه را نيز ثبت کنند. بدين ترتيب بررسی دقيق تر نمونه «دی ان ای انسان های زنده امروزين» مشخص خواهد کرد که چند درصد از دی ان ای اين افراد از يک يا هر دو دو گونه انسان های اوليه به ارث رسيده است يا، به قول اسپنسر ولز، «نشان می دهد چقدر نئاندرتال هستند.»

در بيانيه مطبوعاتی موسسه نشنال جئوگرافيک درباره پروژه «جنو 2‪.‬0» آمده است: «شرکت کنندگان در اين آزمايش، نتايج بررسی نمونه دی ان ای خود را به شيوه ای تازه در قالبی مبتنی بر شبکه و با طراحی جديد دريافت خواهند نمود. علاوه بر آن، نمودار تصويری کوچ اجداد شخص مورد نظر در طول قرون نيز در اختيار او قرار خواهد گرفت و در عين حال معلوم خواهد شد که از لحاظ ژنتيکی اجداد او از کدام مناطق در جهان آمده اند.»

نمونه برداری از دی ان ای نيز به همان شيوه ساده و بدون درد مورد استفاده در فاز نخست جنوگرافيک خواهد بود که شامل کشيدن دو عدد برس کوچک گوش پاک کن مانند در دهان فرد است که نمونه سلول حاوی دی ان ای را جمع می کنند.

هرچه تعداد افراد بيشتری در اين آزمايش شرکت کنند بر ميزان دقت آن نيز افزوده خواهد شد. جالب آنکه دست اندرکاران فاز دو جنوگرافی می گويند شرکت کنندگان خواهند توانست اطلاعات مربوط به تبارشناسی خود را پس از دريافت، در قالب نمودارهای «اينفوگرافيک» بر روی شبکه های اجتماعی با ديگران به اشتراک بگذارند.

در همين حال، يافته های پروژه جنوگرافی تا کنون به انتشار ۳۵ مقاله علمی انجاميده که برای نخستين بار پاسخ پرسش هايی قديمی را به شيوه علمی و دقيق در اختيار علاقه مندان و پژوهشگران قرار داده است؛ پرسش هايی درباره مسائلی از قبيل خاستگاه زبان های قفقازی، مسير اوليه کوچ انسان های اوليه، ردپای فنيقی ها در سواحل مديترانه، تاثير ژنتيک جنگ های صليبی و اصليت خاندان پادشاهی رومانی که شامل دراکولای افسانه ای نيز می شود.

نتايج آزمايش های دی ان ای و يافته های ژنتيک در بانک داده ويژه ای ذخيره خواهد شد که بزرگترين مجموعه اطلاعات مردم شناسی ژنتيک بشريت را تا به امروز تشکيل خواهد داد.

در فاز دوم پروژه جنوگرافيک، دست اندرکاران اين پروژه با افراد، موسسات و سازمان هايی از سراسر جهان همکاری کرده و به کمک آنها تاريخچه ژنتيک افراد مختلف از نژادها و قوميت های مختلف مورد کند و کاو قرار دادند.

تا به اين جای کار، پروژه «جنوگرافيک- ۲» طرفداران پرشماری در جهان يافته است. از جمله اشخاصی که در اين پروژه با نشنال جئوگرافيک همکاری کرد، شخص نخست وزير قزاقستان بود که پس از انجام آزمايش های جنوگرافيک و دريافت نتايج مربوط به بررسی ژنتيک خود و آگاهی از تاريخچه خانواده اش آن چنان تحت تاثير قرار گرفت که از کل تيم اسپنسر ولز رسماً دعوت به عمل آورد که نمونه های دی ان ای مردم قزاقستان را گردآوری کنند.

مردم باربادوس نيز از دست اندرکاران پروژه خواسته اند درباره الگوی تنوع نژادی در کشورشان تحقيقات بيشتری انجام شود. شهروندان آفريقای جنوبی نيز با اطلاع از توان دقيق اين آزمايش مردم شناسی از دانشمندان جنوگرافيک- ۲ درخواست کرده اند با انجام آزمايش های لازم اين گمانه را که مردم آفريقای جنوبی از تبار «سان» ها، نخستين ساکنان اين منطقه، و مخلوطی از ديگر نقاط آفريقا، هند و اروپا هستند را بررسی کنند.

در حالی که پروژه جنوگرافيک- ۲ رفته رفته افراد بيشتری را برای شرکت در اين آزمايش بزرگ تشويق می کند، عموم مردم و علاقمندان به بازديد از سايت جديد پروژه تشويق شده اند.

نشانی سايت جنوگرافيک از اين قرار است: www.genographic.com

پروژه جنوگرافيک غيرانتفاعی و غيرپزشکی بوده و کليه يافته های به دست آمده از اين طريق در فضای عمومی منتشر و در اختيار عموم مردم جهان قرار می گيرد. 
 
 
 
 

فرهنگ و هنر / فرهنگ و هنر ایران

م. پگاه: فضای ادبی امروز ایران دچار کابوس و هذیان است

مهرانگیز رساپور

مهرانگیز رساپور (م. پگاه) شاعر، منتقد ادبی و سردبیر فصلنامه فرهنگی– ادبی «واژه» که با فنون کلاسیک آثار شاعرانی چون حافظ، ‌مولوی و فردوسی و سعدی آشنایی دارد، به تازگی تازه‌ترین مجموعه شعر خود به نام «سیاره درنگ» را منتشر کرد.

م. پگاه، نخستین غزل خود را در ۱۳ سالگی سرود. نخستین مجموعه شعر او به نام «جرقه زود می‌میرد» در ایران منتشر شد و کتاب دومش به نام «و سپس آفتاب» در بریتانیا به چاپ رسید.
سومین کتاب مهرانگیز رساپور با نام «پرنده دیگر نه» که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد، تاکنون سه بار تجدید چاپ شده است،‌ و  از نظر فضا و محتوا با آثار پیشین او تفاوت بسیار دارد.


او در گفت‌و‌گو با رادیو فردا در ابتدا در مورد علت انتخاب نام «پرنده دیگر نه» برای مجموعه شعرش گفته است:

م. پگاه: مدت‌ها بود که فکر می‌کردم چرا هنوز انسان از هر گونه‌اش، هنرمند و غیرهنرمند، شرقی و غربی، در اشعار و شعارها و آرزوهایش برای آزادی و رهایی، بال پرنده را سمبل قرار می‌دهد و داشتن بال پرنده آرزو و نهایت بلندپروازی انسان شده، به طوری‌که حتی اوج بلند‌پروازی معنوی انسان هنوز در داستان سیمرغ جلوه می‌کند.

من به این فکر کردم که آیا واقعا پرنده آزاد است؟ آیا آزادی از نوع آزادی پرنده برای انسان همانقدر کارآیی دارد که برای پرنده؟ از خودم پرسیدم که پرنده با این دو بال تا کجا می‌تواند بپرد؟ دیدم که با این دو بال واقعا ناتوانش، از این بام به آن بام و تازه عقاب هم که باشد از این قله به آن قله، آن هم برای پیدا کردن سرپناهی و چیزی برای خوردن و زنده ماندن. اما به انسان که نگاه می‌کردم می‌دیدم که می‌تواند با اندیشه‌اش در آن واحد از تمام کهکشان‌ها عبور کند و حتی خدایش را هم با خودش ببرد. جایی که پرنده خیالش را هم نمی‌تواند بکند. برای همین هم کتابم نام «پرنده دیگر نه» را برای خودش برگزید و به دنبال آن شعر کوتاه «دانه نمی‌خواهم، سوال دارم» را نوشتم.

کتاب تازه‌ای که منتشر کردید نامش «سیاره درنگ» است. چه مسیری را پیمودید تا به سیاره درنگ رسیدید؟

آن سفینه‌ای که در «پرنده دیگر نه» پدیدار شد و در اشعار کتاب «پرنده دیگر نه» حضور دارد، برای سفری بود به سیاره‌های دیگری که پایگاه پرتاب و رفتن به این سیارات ناشناخته، ‌همه در سیاره درنگ هستند. ماهیت سیاره درنگ در نامش متجلی است، یعنی اسمش با خودش است؛ کره دریافت و تجربه و اندیشه و خرد و آفرینش است. من اینجا می‌گویم کره، فرق می‌کند با سیاره. یعنی در واقع دارم به شما یک نشانی از منظور خودم میدهم که اینجا کره دریافت تجربه اندیشه خرد و آفرینش است. با بال پرنده نمی‌شود به این سیاره رفت. برای شمار اندکی از انسان‌های امروز این سیاره خیلی نزدیک است و برای بسیاری خیلی دور.

یعنی شما به نقش انسان بسیار اهمیت می‌دهید؟

کاملا. این درنگ‌ها بر مبنای تجربه و دریافت‌های من که به باور تبدیل شده‌اند، گاه و بی‌گاه حتی وقتی که من خواب هستم به من الهام می‌شوند و خودشان را پدیدار می‌کنند و در اندازه‌های خودشان هم کاملند.

چگونه می‌شود بین نو‌آوری و شارلاتانیسم تمایز ایجاد کرد؟

نوآوری معمولا غریب و ناآشنا است، اما سرانجام باید قابل درک و پذیرش باشد و خلأیی را ماهرانه پر کند. نوآوری اگر اساس و پشتوانه داشته باشد و واژه‌ها در آن مفت و ارزان به کار نرفته باشند و بار معناییشان را درست بر دوش گرفته و به مقصد رسانده باشند، با هر مراجعه دوباره‌ای ارتباط خواننده با شاعر و شعر محکم‌تر می‌شود، از آن‌جایی که اگر خواننده به درک درست و قابل پذیرشی نرسد و دریچه تازه‌ای به رویش گشوده نشود که هیچ، سر در گم هم بشود،‌ علتش سردرگمی خود شاعر است و این‌که شاعر نفهمیده است چه می‌خواسته بگوید. دورانی هم که مثلا این جور ندانم‌کاری‌های شاعر یا نویسنده را به حساب درک ضعیف خواننده می‌گذاشتند و ژستی می‌شد برای شاعر و نویسنده، این دوران تمام شده است. می‌دانیم که این یک شارلاتانیسم ساده‌لوحانه‌ای بیشتر نیست.

شاعر امروز باید فرزند زمان خودش باشد. شعر از نظر من یک هنر فراملیتی است. شعر مدرن و اصولا شعر، تصویرتراشی گنگ و بی‌معنا و یا در هم ریختن ساختار طبیعی جمله و نشاندن چیزهای بی‌ربط و مغشوش در کنار همدیگر نیست.

در یکی از درنگ‌های خودم، در همین سیاره درنگ باز گفتم که «گنگی و ابهام گم‌شدنی است/ کار درخشان ماندنی است/ چرا که نور فهمیدنی است».

این که می‌گویند شعر نو در بحران است از نظر شما درست است؟

من این بحران را می‌پذیرم اما نه در مورد شعر، بلکه در مورد شاعران. چون شعر ویژگی‌های خودش را دارد و سرجای خودش است. مثل خورشید که با ویژگی‌های خودش سرجای خودش است و دارد کارش را می‌کند. اگر هوا خراب باشد، شرایط جوی است و تقصیر خورشید نیست. فضای ادبی امروز ایران و شرایط زیست‌محیطی شاعران داخل و خارج و شعری که در این شرایط صادر می‌شود، دچار نوعی کابوس و هذیان است.

عده‌ای می‌گویند که اینترنت یک سری اثرات منفی بر جامعه گذاشته و احتمالا روی شعر نو هم اثر گذاشته است.

من با این نگرانی‌ها و منفی‌نگری‌ها موافق نیستم. نسل‌های گذشته در محدوده پدر و مادر و فامیل و چند دوست خانوادگی و مدرسه‌ای خلاصه می‌شد. بچه‌های امروز، از همین سنین پایین، ارتباط فرافامیلی و فراسرزمینی دارند. دنیای مجازی امروز به نظر من به دنیای تخیلی  و رویایی انسان خیلی نزدیک شده است. در دنیای حقیقی به خاطر همین حصارها و تنگی جا، با حرص و طمع ما به جان همدیگر افتادیم. این عدم استقلال و ناآگاهی ما در این دنیای حقیقی است که انسان را ذله کرده و برای ما دیکتاتورساز شده است. در دنیای مجازی، به علت این که همه به اطلاعات دسترسی دارند و استقلال فردی دارند و به علت تعداد کثیر دوست از همه‌جا، حتی از سرزمین‌های دور، و در دست‌ داشتن کنترل و اختیارات قلمرو خود، همه ناچارند با هم مهربان باشند. من این را یک پیشرفت بزرگ برای انسان می‌بینم که دارد انسان را می‌برد به مراحل والای انسانی. 
 
 
 
 

دانش و فناوری

کشف نشانه‌هایی از فناوری هفت هزارساله پنیرسازی


پنیر از خوردنی‌هایی است که از دیرباز بر سر سفره انسان بوده اما دانشمندان به تازگی موفق شده‌اند یکی از اولین محل‌های احتمالی تهیه پنیر را در زمانی حدود ۷۰۰۰ سال پیش کشف کنند.

به گزارش مجله «پی‌سی مگزین»، گروهی از پژوهشگران تکه‌های سفالینی را در نزدیکی رودخانه‌ای در کشور لهستان یافته‌اند که گمان می‌رود نوعی ابزار پنیرسازی پیشینیان بوده است. این ابزار سفالین که قطعات آن به شکل سوراخدار بوده شکلی آبکش‌مانند داشته و به احتمال قوی برای چرخ کردن شیر به‌کار می‌رفته است.

پژوهشگران می‌گویند دستگاه‌هایی که آب پنیر را از سرشیر جدا می‌کردند به اروپایی‌های دنیای باستان این امکان را می‌داده که لاکتوز شیر را از پنیر تولیدی خود حذف کنند. باید توجه داشت که در آن روزگار جمعیت قابل توجهی از بزرگسالان اروپایی نسبت به لاکتوز موجود در پنیر حساسیت داشته و چنین فرآیندی برای این مردمان بسیار مهم بوده است.

به باور دانشمندان، چندین و چند نسل دامداری و البته تهیه لبنیات، در نهایت به نوعی تغییر ژنتیک در اروپاییان انجامید و باعث شد که از حدود ۷۵۰۰ سال پیش رفته‌رفته مقاومت در برابر لاکتوز در بدن آنها ایجاد شود. تحمل لاکتوز به معنای حفظ «آنزیم لاکتاز» در بزرگسالی است، آنزیمی که در روده کودکان یافت می‌شود و تولید آن با رسیدن سن بلوغ در اکثر افراد متوقف می‌شود.

کشف قطعات سفالی که زمانی جسمی آبکش‌مانند را تشکیل می‌داده‌اند در مرحله نخست دانشمندان را به این باور سوق داد که جسم یافته شده برای مصارف دیگری از جمله تهیه آبجو، حمل ذغال روشن، یا جداسازی عسل از موم استفاده داشته است. با این حال، پس از آنکه تجزیه شیمیایی مواد برجای مانده روی قطعات سفالین قدیمی وجود بقایای چربی شیر را اثبات کرد، دانشمندان به این نتیجه نهایی رسیدند که جسم سفالین نوعی ظرف مخصوص تهیه پنیر بوده است.

ریچارد اورشد، از دانشگاه بریستول انگلستان، در این باره می‌گوید: «هیچ مولکول بخصوصی برای پنیر وجود ندارد، اما زمانی که فکر کردیم کدام محصول لبنی دیگری است که برای تولیدش نیاز به چرخ کردن شیر باشد، هیچ گزینه‌ای جز پنیر را نیافتیم.»

واضح است که جسم سفالین کشف شده، به خودی خود، حاکی از نخستین باری نیست که پنیر در این منطقه تولید شده است. دلیل این امر نیز آن است که پارچه‌هایی که احتمالاً برای روند چرخ کردن شیر استفاده می‌شده از گزند گذر سالیان در امان نمانده و ماندگاری قطعات سفالین را نداشته‌اند.

اما اینکه چه نوع پنیری حاصل این فرآیند پنیرسازی باستانی بوده؟ ظاهراً پنیرسازان اولیه نوعی پنیر نرم را تهیه می‌کرده‌اند که به دلیل سهولت بیشتر به سادگی توان آماده کردن آن را داشته‌اند. اما نوع دقیق این پنیر نرم که مثلاً نزدیک به «چدار انگلیسی» بوده یا «بری فرانسوی» سؤالی است که کماکان بی‌پاسخ می‌ماند.

دانش و فناوری

درس هایی از جنجال بر سر تغییر سیاست «اینستاگرام»


تغییر در شروط اشتراک در وب سایت « اینستاگرام » هیاهوی فراوانی به پا کرد و حتی یکی از موسسان این وب سایت مخالفت خود را با آن اعلام کرده است. اما خود این موسسه که اکنون به شرکت فیس بوک تعلق دارد می گوید که دیگران برداشت نادرستی داشتند. با این همه علاوه بر اعتراض کاربران معمولی در روزهای اخیر بسیاری از افراد سرشناس مثل هنرپیشه ها و مدل ها و همینطور موسسات با سابقه ای مثل نشنال جئوگرافیک تهدید کرده اند که در صورت تغییر شرایط کاربری صفحات خود را روی وب سایت «اینستاگرام» تعطیل خواهند کرد.

به نوشته گزارشی تحلیلی در وبسایت «پی سی ورلد»، در واکنش به این اعتراض ها «اینستاگرام» اعلام کرده که در اواسط ژانویه سال آینده، تا سه هفته دیگر، تغییر شروط کاری را مورد بازبینی قرار خواهد داد و تاکید کرده که هدف این شرکت، فروش عکس های مشترکان برای مصارف تبلیغاتی نیست. هنوز معلوم نیست چند درصد از کاربران حساب خود را روی این شبکه تعطیل خواهند کرد ولی مثل موارد قبلی نارضایتی کاربران از روش کار فیس بوک مسلما تعدادی از آن ها با «اینستاگرام» خداحافظی خواهند کرد.

کارشناس وب سایت «پی سی ورلد» می افزاید که موسسه « اینستاگرام» نیز دقیقا دارد از روش مرسوم فیس بوک استفاده می کند که در گام اول تغییرات بسیار جدی در نحوه کاربری را اعلام می کند و بعد کمی عقب نشینی کرده ولی در مجموع شروط خود را به مشترکان تحمیل می کند.

اما «اینستاگرام» فیس بوک نیست و این وب سایت براساس حسن نیت و ارائه خدمات با کیفیت به کاربران تاکنون رشد کرده است. اگر اعتماد کاربران را از دست بدهد و حریم خصوصی آنها را محترم نشمرد هیچ بعید نیست که تمام سوابق و محبوبیت خود را از دست بدهد.

نکته دیگری که کارشناس وب سایت «پی سی ورلد» به آن اشاره می کند روش اعلام خبر مربوط به تغییر شرایط کاربری توسط «اینستاگرام» بود. این تغییرات به جای این که در یک بیانیه کامل و یک جا اعلام شوند در چند پیامک کوتاه و طی روزهای متفاوتی روی این وب سایت منتشر شد. موسساتی نظیر «اینستاگرام» با ده ها میلیون مشترک باید شهامت آن را داشته باشند که تغییر سیاست خود را کامل و دقیق بیان کنند.

یکی از بهانه های «اینستاگرام» برای انتشار شرمگینانه و تدریجی این تغییرات این بود که «از اسناد حقوقی نظیر شروط کاربری به سادگی سوء برداشت می شود. » جالب اینجاست که نه پیچیدگی های متون حقوقی که روش انتشار قطره ای این تغییرات باعث سوء تفاهم شد و در پیام نهایی خود «اینستاگرام» مجبور شد توضیحات بیشتری بدهد که اگر از روز اول طرح شده بود شاید می توانست مانع هیاهوها شود.

کارشناس وب سایت «پی سی ورلد» در پایان خاطر نشان می کند که خدشه دار شدن حریم خصوصی مشترکان طبق شروط جدید کاربری وب سایت« اینستاگرام» باعث خواهد شد که وب سایت های دیگری که کار آنها نیز اشتراک و تبادل تصویر است از این فضا استفاده کرده و بر دامنه مشترکان خود بیافزایند.

برخلاف فیس بوک که بخش اعظم شبکه های اجتماعی را در احاطه خود دارد «اینستاگرام» فقط یکی از چندین وب سایت مشابهی است که محبوبیت پیدا کرده است. بنابراین شاید این خبر بد برای کاربران «اینستاگرام» برای افزایش رقابت بین وب سایت های مشابه خبر خوبی باشد.
 
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر